ارزش سهام فیسبوک امروز پس از پایان ساعات کاری بورس و بعد از اعلام پایینترین نرخ رشد تاریخ این شرکت، بیش از ۲۰ درصد کاهش یافت. امروز پیش از گزارش مالی ضعیف سهماههی دوم ۲۰۱۸، ارزش سهام فیسبوک ۲۱۷.۵ دلار به ازای هر واحد بود؛ اما این رقم پس از گزارش مالی سقوط کرد و به حوالی ۱۷۲ دلار رسید. این کاهش ارزش، مبلغی نزدیک به ۱۲۳ میلیارد دلار را شامل میشود. در عرض دو ساعت، فیسبوک بیش از ارزش بسیاری از استارتاپها و حتی شرکتهای عمومی، شاهد سقوط ارزش بازار خود بود. اما چرا ارزش سهام فیسبوک تا این اندازه کاهش یافت؟ برای بررسی این موضوع با زومیت همراه باشید.
پایینترین نرخ رشد تاریخ: میزان کاربران ماهانهی فیسبوک در سهماههای که گذشت، تنها ۱.۵۴ درصد افزایش یافت که در مقایسه با نرخ رشد ۳.۱۴ درصدی سهماههی پیشین، رقم پایینتری محسوب میشود. میزان رشد کاربران فعال روزانه از این نیز پایینتر و ۱.۴۴ درصد بود؛ در حالی که میزان کاربران فعال روزانه در سهماههی قبلی با نرخ رشد ۳.۴۲ درصد افزایش یافته بود. پیش از این، پایینترین نرخ رشد کاربران فعال روزانه با ۲.۱۸ درصد متعلق به سهماههی چهارم ۲۰۱۷ بود. چنین کاهش رشد بیسابقهای در میزان کاربران فعال روزانهی فیسبوک، میتواند مجموع کاربران را در طولانیمدت و در نهایت درآمد این شبکهی اجتماعی را با کاهش روبهرو کند. فیسبوک تلاش کرد تا با اعلام این خبر که ۲.۵ میلیارد نفر دست کم از یکی از اپلیکیشنهای خانوادهی این شرکت استفاده میکنند و پنهانسازی مهاجرت کاربران از فیسبوک به اینستاگرام و واتساپ، توجهها را از کاهش نرخ رشد کاربران خود پرت کند.
کاهش کاربران در اروپا؛ ثابت ماندن مقدار آنها در آمریکا و کانادا: فیسبوک در سهماههی دوم ۲۰۱۸، نخستین کاهش تاریخ خود را در مقدار کاربران روزانهی فعال در اروپا (۳۷۷ به ۳۷۶ میلیون) تجربه کرد. با این حال، این رقم در ایالات متحده و کانادا پس از آنکه در سهماههی چهارم ۲۰۱۷ روی ۲۳۹ میلیون نفر متوقف شد، اکنون در سهماههی اخیر روی ۲۴۱ میلیون نفر ثابت باقی مانده است. اروپا و آمریکای شمالی از جمله سودآورترین بازارهای فیسبوک محسوب میشوند. غول شبکهی اجتماعی در آمریکای شمالی به ازای هر کاربر ۲۵.۹۱ دلار درآمد کسب میکند و این رقم در اروپا برای هر کاربر ۸.۷۶ دلار است. اگر رشد این دو بازار متوقف شود، حتی با وجود رشد سریع در دیگر مناطق جهان، جایی که به ازای هر کاربر ۱.۹۱ دلار بهدست میآید، فیسبوک شاهد کاهش گستردهی درآمد خود خواهد بود.
کاهش رشد درآمد: فیسبوک در سهماههی اخیر، شاهد رشد درآمد قابل توجه ۴۲ درصدی در مقایسه با مدت مشابه سال قبل بود. اما دیوید وینر، مدیر ارشد مالی فیسبوک هشدار داده است که این میزان رشد در سهماهههای پیشرو، به عددی تکرقمی به ازای هر سهماهه کاهش خواهد یافت. وینر میگوید ترکیب شرایط بغرنج مالی، نظارتهای جدید حریم شخصی و تجارب جدید همچون استوریها از عوامل موثر در کاهش یادشده خواهند بود. این خبر در واقع همان عامل کاهش ارزش سهام فیسبوک از منفی هفت درصد به منفی ۲۰ درصد است.
حریم شخصی و سلامتی: در سهماههی دوم ۲۰۱۸ شاهد آغاز به کار قانون جدید GDPR در اروپا بودیم؛ مقررات تازهای که فیسبوک را ناگزیر میکند تا سیاستهای حریم شخصی خود را تغییر دهد و موافقت کاربران را در چگونگی جمعآوری دادههایشان جلب کند. وینر این قانون جدید را دلیل کاهش کاربران فیسبوک در اروپا میداند. GDPR و رسوایی کمبریج آنالیتیکا منجر به این شد که فیسبوک نظارتهای حریم شخصی خود را ارتقا دهد. این مسئله میتواند هدفگیری افراد را با تبلیغات یا نمایش محتوای فیسبوک را برای افراد بیشتر، برای این شبکهی اجتماعی دشوارتر کند.
در همین حال، فیسبوک به سازگاری خود با فلسفهی Time Well Spent ادامه میدهد و در همین راستا، اخبار تلهکلیک و ویدئوهای فراگیر و نامناسبی که موجب مصرف بیفایدهی محتوای اینترنت میشوند، حذف میکند. در عوض فیسبوک ویژگیهایی نظیر Watch Party را که کاربران بهوسیلهی آنها فعالانه با یکدیگر تعامل برقرار میکنند، در دسترس آنها قرار میدهد. این قابلیتها شاید نتوانند کاربران را همچون قبل به صرف زمان در سایت و سپس تماشای تبلیغات ترغیب کنند؛ اما مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک معتقد است که این بهبودها، تغییراتی مثبت هستند و آنها به حرکت در همین مسیر ادامه خواهند داد.
تغییر تمرکز به استوریها: فیسبوک برآورد میکند که تا سال ۲۰۱۹، اشتراکگذاری زودگذر و یکروزهی محتوا بهصورت اسلایدشو از طریق استوری از اشتراکگذاری محتوا از طریق فید خبری پیشی خواهد گرفت. مشکل اینجا است که تبلیغکنندگان احتمالا آهستهتر از کاربران به استفادهی بیشتر از استوریهای روی خواهند آورد. شریل سندربرگ، مدیر ارشد عملیات فیسبوک میگوید آنها مطمئن نیستند که آیا استوریهای به همان اندازهی فید خبری پولساز خواهند بود یا نه. تبلیغات استوری شاید تمامصفحه و همهجانبهتر باشند؛ اما لینکها را به فروشگاههای اینترنتی نشان نمیدهند و همچنین بهخوبی برای نمایش بنرهای تبلیغاتی معمول سازگار نیستند.
خوشبختانه هرچند اسنپ چت فرمت استوری را ابداع کرد؛ اما روزانه کاربران بسیار بیشتری از این قابلیت در فیسبوک استفاده میکنند. در واقع فیسبوک، مسنجر، اینستاگرام و واتساپ بهترتیب صاحب ۱۵۰، ۷۰، ۴۰۰ و ۴۵۰ میلیون کاربر استوری هستند. اگر فیسبوک بتواند مشکل تبلیغات را در استوریها حل کند، میتواند در عرصهی استوریها به چیرگی دست پیدا کند؛ اما احتمالا سالها طول میکشد تا استوری به اندازهی فید خبری برای تبلیغکنندگان صاحب ارزش شود.
اگر اهل کسبوکار باشید، بیشک با نام لینکدین آشنایی دارید. لینکدین، یک شبکهی اجتماعی است که در حوزهی کار و اتصال افراد متخصص به یکدیگر فعالیت میکند.
حال این پلتفرم قصد دارد در هفتههای آتی، ویژگی پیام صوتی را برای کاربران اپلیکیشن موبایل خود منتشر سازد. طبق گفتهی مسئولان این شرکت، ویژگی یادشده ابتدا در دسترس کاربران اندروید وiOS قرار خواهد گرفت. از این رو، کاربران میتوانند پیامهای خود را از این پس در قالب فایلهای صوتی تا حداکثر یک دقیقه برای دیگران ارسال کنند. نکتهی مهم دربارهی پیامهای صوتی این است که کاربران علاوهبر اپلیکیشن موبایل، میتوانند به دریافت آنها از طریق وبسایت لینکدین نیز اقدام کنند.
در حالی که عملکرد لینکدین در طول سالهای گذشته ثابت کرده که ابزاری قدرتمند برای افراد متخصص و حرفهای است؛ اما اضافه شدنِ ویژگی پیام صوتی میتواند حجم پیامهای دریافتی را بهطرز قابلتوجهی بالا ببرد که مسلماً برای بسیاری از افراد، اتفاقی ناخوشایند تلقی میشود.
اکنون این سؤال مطرح میشود که لینکدین با چه هدفی این ویژگی را در دسترسِ کاربرانش قرار میدهد؟
طبق مطلبی که این شرکت در وبلاگ خود منتشر کرده، آنها برای انجامِ چنین کاری سه دلیل عمده داشتهاند.
نخستین دلیل به سهولت ارتباط کاربران مربوط میشود. مسئولین این پلتفرم باور دارند که ارسال پیامهای صوتی در هنگام عبور و مرور، بهمراتب از نوشتنِ متون آسانتر است. دومین دلیل نیز به طبیعت ناهمگام و غیرهمزمان لینکدین ربط دارد؛ آنها باور دارند دریافت پیامهای صوتی در مقایسه با تماسهای تلفنی و ایمیلهای صوتی، راحتی بیشتری را برای گیرنده به همراه دارد. در آخر نیز به سهولت در اظهارنظر از طریق ارتباط کلامی اشاره میکنند.
باوجودِ اینکه دلایل فوق ابداً غیرموجه جلوه نمیکنند؛ اما بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که پیامهای صوتی با ماهیت و مقصود اصلی LinkedIn در تضاد آشکار قرار دارند. لینکدین عمدتاً بهعنوان پلتفرمی عمل کرده که به شما در ارتباط با افراد حرفهایی که پیشترنمیشناختید، یاری رسانده است؛ از این جهت، ارتباط صوتی با شخصی که هیچگونه آشنایی با وی ندارید، کمی عجیب جلوه میکند.
استفاده از این قابلیت بهآسانی صورت میپذیرد؛ برای ارسال پیام صوتی تنها نیاز است روی آیکون نگه دارید و سپس انگشت را برای ارسال از روی آن بردارید؛ همچنین اگر قصد لغو ارسال را داشته باشید، باید انگشتتان را از روی آیکون میکروفون به سمتِ دیگر صفحهنمایش حرکت دهید تا عملیات ضبط متوقف شود.
گسترش روزافزون فعالیتهای آمازون در تجارت الکترونیک و فروش آنلاین محصولات، آنها را به بازیگر اصلی این صنعت در آمریکا تبدیل کرده است. پیشبینیها رقم ۲۵۸.۲ میلیارد دلار را برای فروش این شرکت در سال جاری میلادی عنوان میکنند که رشدی ۳۰ درصدی نسبت به سال گذشته خواهد بود. این شرکت سال ۲۰۱۷ را با سهم بازار ۴۴ درصدی به پایان رساند.
آژانس تحلیلی بازار دیجیتال eMarketer، آماری از فروش آنلاین شرکتها منتشر کرده است و پیشبینی میکند آمازون تا پایان سال جاری سهمی ۵۰ درصدی از بازار تجارت الکترونیک در آمریکا داشته باشد. این حجم از فروش، برابر با ۵ درصد از کل خردهفروشی انجامگرفته در آمریکا است.
نکتهی جالب در مورد این تحلیل، رتبهی دوم Ebay در لیست است. والمارت بهعنوان رقیب سنتی آمازون کمتر از ۴ درصد از این بازار را در اختیار دارد و هزینههای میلیاردی آنها برای رسیدن به غول تجارت الکترونیک تقریبا بیفایده بوده است. تحلیلگران حتی معتقدند خرید فلیپکارت توسط والمارت نیز کمکی به آنها نکرده است و این شرکت آمریکایی در همان بازار هند نیز حداکثر تا پنج سال آینده شکست خواهد خورد.
در ادامهی آمار منتشرشده، دستهبندی محصولات فروختهشده در آمازون را مشاهده میکنیم که کامپیوتر و تجهیزات الکترونیک را با ۲۵.۵ درصد در صدر جدول قرار داده است.
آمازون علاوهبر فروش بالا در تجارت الکترونیک، با طراحی فرآیندها و حصولات دیگر، سفارش و حملونقل کالاها را نیز برای مشتریان راحت کرده است. آنها از فروشگاه تا بخشهای انبارداری، اسپیکرهای هوشمند، رباتهای خانگی، عینک هوشمند الکسا و بسیاری محصولات دیگر استفاده میکنند تا نه تنها به بازیگر بزرگ تجارت الکترونیک تبدیل شوند بلکه رضایت مشتری و حتی سرگرمی او را نیز به بهترین نحو تامین کنند.
نکتهی قابلتوجه در مورد رشد عالی آمازون در خلال سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، آماده شدن آنها برای سلطه بر بازار تبلیغات در بازهی زمانی ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۵ است. اهرم قدرتمند آنها در این بخش نیز فروش با استفاده از دستیار صوتی الکسا و قابلیتهای متنوع متصل به آن است. دستگاههای زیادی از این دستیار هوشمند استفاده میکنند که باز هم موجب گسترش بازار آمازون خواهند بود.
در این میان سرویس پرایم نیز نقش مهمی در پیشرفت آمازون داشته است. این سرویس تا ماه آوریل سال جاری ۱۰۰ میلیون کاربر داشته که تا سال ۲۰۲۰ پیشبینی عبور از تعداد کاربران نتفلیکس برای آن عنوان شده است. تنها در سال ۲۰۱۷، درآمد شرکت از این بخش به بیش از ۵۰ درصد رسیده است.
بههرحال سیاستهای اجرایی و کسب درآمد از سرویسهای تحت وب AWS و همچنین بخش پرایم باعث شده است تا آمازون حضوری جدیتر در اکوسیستم تجارت الکترونیک داشته باشد و حتی برندهای دیگر را نیز به کپیبرداری از سبک درآمدی خود ترغیب کند.
آمازون در حال حاضر پیشگام دو بازار بزرگ یعنی خدمات ابری و تجارت الکترونیک است. این شرکت حتی پتانسیل سلطه بر بازارهایی همچون خواروبار، سرگرمی و تبلیغات را نیز دارد که دور از ذهن نیستند. واقعیت اینکه آمازون هنوز فضای زیادی برای رشد دارد و تعداد کمی از رقبای آنها منابع مالی عظیم همچون نتفلکیس، فلیپکارت، آیبیام و اوراکل دارند. سهام این شرکت نیز با پیشرفتهای صورتگرفته به سهامی قابلاطمینان برای اعضای وال استریت تبدیل شده است و بهعنوان نوآوری بعدی رویای آمریکایی شناخته میشود.
اصول و راهکارهای ویرایش محتوا قبل از اینکه راهکارهای ویرایش محتوا را رسیدگی کنیم، باید ببینیم چرا ویرایش درونمایه چنین ارزشی برای گوگل دارد و اینقدر سریع سبب افزایش بازدید می شود؟ در رفرنس تعلیم جامع سئو (که فعلا در دست تالیف است!) به طور کامل درباره این جستار صحبت کردیم که قصد نهایی گوگل چیست. منظور گوگل این است که بهترین نتیجه را به کاربر نمایش دهد و خوشنودی او را جلب کند. در نتیجه محتوایی که کهنه و از رده خارج شده باشد به احتمال زیاد برای مخاطب جذاب نخواهد بود، ولی اگر یک درونمایه بصورت منظم و ماهانه آپدیت شود چه؟! قطعا گوگل متوجه این سوژه می شود و این درونمایه به عنوان یک محتوای همش سبز شناسایی می شود. گوگل عاشق چنین محتواهایی است چرا که در هر زمانی برای کاربر سودمند و ارزشمند خواهد بود. بنابراین با آپدیت و ویرایش همیشگی محتواهای خود، گوگل را عاشق وبسایت خویش می کنید و در ازای آن گوگل به افزایش شدامد سایت شما کمک می کند و ورودی بیشتری برای شما می فرستد. اکنون می خواهم چند تدبیر ویرایش محتوا را با شما در میان بگذارم : – افزودن به درازا محتوا یکی از ساده ترین راهکارها برای اینکه به گوگل نشان دهیم محتوای ما آپدیت شده است، این است که درازا درونمایه را زیادتر کنیم! توجه کنید که در متن اضافه شده حتما قالب کلی محتوا را رعایت کنیم و با همان لحن و با همان زبان صحبت کنیم و درضمن از آوردن کلمات کلیدی و LSIهای آن غافل نشوید. البته پروا کنید که این شیوه کارایی چندانی در افزایش ترافیک وب سایت ندارد اما به کمک طریق های بعدی به اثر آن افزوده خواهد شد. – اضافه کردن کلمات کلیدی اغلب و قدرتمند به محتوا یکی از بهترین و بزرگترین الگوریتم های گوگل، الگوریتم Rank Brain بود که به این موتور جستجو کمک می کند مفهوم عبارت های جستجو شده را بفهمد و براساس مفهوم جستجو کند، نه تنها طبق واژه کلیدی! بنابراین به کمک این الگوریتم، وبسایت شما شدنی است حتی برای کلماتی که در محتوای شما وجود ندارند نیز بالا بیاید، چرا که مفهوم اصلی و احتیاج کاربر را دربر دارد. خبر خوب این که گوگل این کلمات را به شما اطلاع می دهد! به کمک دست موزه گوگل وبمستر تولز ، در بخش Search Analytics می توانید واژه ها و کوئری هایی را ببینید که گوگل دریافتن می کند محتوای شما به آنها نزدیکی زیادی دارد. حال وظیفه شما این است که محتوای کهنه خود را برای این واژه ها نیز بهینه کنید و جایگاه خویش را در این کلمات احتمالی (اما خفته قدرتمند!) تثبیت کنید! بگذارید با یک مثال بیشتر روشنگری بدهم : یکی از اولین مقاله هایی که در وبمستر خاکستری منتشر کردم، مقاله «۰ لغایت ۱۰۰ اکسپلور اینستاگرام» بود. این نوشتار در ابتدا با کلماتی مانند ؛ تب اکسپلور اینستاگرام ، تعلیم اکسپلور اینستاگرام، اکسپلورر اینستاگرام و … جز رتبه های ۸-۱۰ بود و بازدید نسبتا ثابتی داشت. ولی وقتی به گوگل وبمستر تولز مراجعه کردم، با یک صحنه به راستی جالب مقابل شدم! گوگل گاهی محتوای من را با عباراتی مشابه : «چگونه پست خویش را جهانی کنیم» بالا آورده و سپس مجددا به صفحه های پایین تر برده بود! به عکس پایین نگاه کنید : پیشنهاد واژه ها کلیدی مرتبط بدست گوگل ترافیک وب سایت شدامد سایت بدست گوگل و برمبنای الگوریتم رنک برین پیشنهاد شده بود. به باکس های قرمز رنگ نگاه کنید. باکس قرمز رنگ دراز سمت راست CTR سایت من در این عبارات بوده که همگی ۰ است! این بدین معنی است که گوگل سایت من را با این عبارات به نتایج بالا آورده ولی هیچ کاربری بر روی آن ها کلیک نکرده است و پس مجددا سایت من به نتایج پایین بازگشته است. کاری که من کردم این بود که واژه ها نیرومند این لیست را برگزیدن کردم و در ویرایش جدید محتوا از آنها کاربرد کردم! به چه ترتیبی این واژه ها را انتخاب کردم؟ طبق ۲ فاکتور : بازدید زیاد و میزان ارتباط (این باره مقداری به حس شخصی من درباره وبسایتم مربوط می شود!) پس از اینکه این واژه ها را انتخاب کردم، در هر جایی که امکان داشت، از این واژه ها بهرهگیری کردم! مثلا در ؛ مقدمه مطلب افزودن کلمات کلیدی و ویرایش محتوای کهنه افزایش ترافیک تارنما افزایش شدامد سایت اضافه کردن واژه ها کلیدی بیشتر در این دسته می تواند تاثیر گذار باشد. تگ H2 یا زیرعنوان ها (و طبیعتا تو آن پاراگراف) افزودن واژه ها کلیدی و ویرایش محتوای قدیمی ترافیک وب سایت افزایش ترافیک سایت ذیل عنوان را مثل یک محتوای جداگانه انگار کنید و پاراگراف را برای آن کلمه کلیدی مشخص بهینه کنید. تگ alt عکس ها افزودن کلمات کلیدی و ویرایش محتوای باستانی ترافیک تارنما افزایش شدامد سایت عکس ها نیز حتما باید دارای کلمه کلیدی مدنظر شما باشد تا گوگل بهتر متوجه منظورتان شود. اکنون بعد از اینکه محتوای خویش را با کلمات کلیدی خفته نیرومند غنی سازی کردید، می توانید در کمتر از یک تا دو هفته شاهد نتیجه بی اندازه آن باشید. نتیجه ای که من بعد از چند هفته از این ویرایش گرفتم را می توانید در شکل زیر ببینید : نتیجه ویرایش محتوای قدیمی ترافیک تارنما ترافیک سایت تمامی آن کلماتی که افزوده ام، کلیک های زیادی دریافت می کنم! عالی نیست؟! – اضافه کردن مالتی مدیا بیشتر به محتوا یکی سایر از کارهایی که می توانید سپریدن دهید لغایت محتوای شما به عنوان یک محتوای آپدیت شده محسوب شود این است که مالتی مدیا به محتوای خویش اضافه کنید. یعنی چند عکس سایر به محتوای خود اضافه کنید و تگ alt با کلمات مختلفی برای آن کلمات ببرید. این مورد زیاد به شما کمک می کند. اما !! ویدیو مهم ترین مالتی مدیا است و تاثیر بی اندازه بیشتری از عکس و یا صوت دارد. افزایش بازدید از گوگل توصیه اکید دارم که برای هر محتوای خویش یک ویدیو پیمان دهید چرا که علاوه بر آپدیت شدن محتوا، پرتو مثبتی در سئو سایت دارد. به عنوان مثال می تواند باعث تفریق Bounce Rate شود که بی اندازه کارساز است! – برپایی کامنت های فیک ! کامنت و نگرش ها جز محتوای یک صفحه محسوب می شوند و می توانند باعث شوند محتوای شما آپدیت شده بنظر برسد. ولی احتمالاً پست شما کامنت دریافت نکند، در این صورت چه می کنید؟ توصیه من به شما این است که کامنت های فیک برپایی کنید! از زبان یک شخص دیگر برای پست خویش کامنت بگذارید و پذیرش او را کامل بدهید. انتها در این رابطه ۲ پیشنهاد برای شما دارم : در کامنت خویش از واژه ها کلیدی و LSI ها استفاده کنید. به عنوان استجابت می توانید در کامنت به مقالات دیگر خویش لینک بدهید.ا اگر کامنت های جعلی خود را به درستی برپایی کنید، علاوه بر اینکه محتوای شما را به شکل یک محتوای آپدیت شده و همش سبز نشانه می دهد و سبب افزایش بازدید سایت می شود، می تواند بازدیدکننده ها را با خود درگیر کند و به صفحات مختلف وبسایت منتقل کند. ۳٫ افزایش بازدید سایت به طریق بازنشر محتوای قدیمی ویرایش محتوای کهنه بسیار به افزایش شدامد سایت شما از راه ورودی های گوگل کمک می کند، اما به تنهایی چه بسا نتواند سبب افزایش ترافیک وب سایت شما بشود… من توصیه می کنم حتما بعد از ویرایش هر محتوا، آن را مشابه یک محتوای اخیر منتشر شده، در تمامی کانال های ارتباطی خود بازنشر کنید! به عنوان مثال پس از این که من نوشتار سوشیال سیگنال خودم را بعد از ۲ ماه آپدیت کردم، آن را در کانال های ذیل مجددا بازنشر کردم : ارسال نوشتار به اعضا خبرنامه ایمیلی وبمستر خاکستری بازنشر محتوای کهنه شدامد تارنما افزایش شدامد سایت کهن برای اعضا خبرنامه ایمیلی می تواند سبب افزایش ترافیک سایت شود. اشتراک گذاری محتوا در شبکه های اجتماعی مختلف مانند؛ توییتر و لینکدین بازنشر محتوای قدیمی ترافیک تارنما ترافیک سایت افراد فعال در دامنه وب هستند، انتشار یا بازنشر محتوا در توییتر می تواند بازخورد نکویی برای شما داشته باشد. من را در توییتر پیگیری کنید! بازنشر محتوای قدیمی افزایش ترافیک تارنما افزایش شدامد سایت چیره دست کسب و کارهاست و اگر در گویه حرفه ای خود، کانکشن های نکویی داشته باشید، می تواند بازخورد خوبی بگیرید. من را در لینکدین تعقیب کنید! اشتراک گذاری درونمایه در تلگرام بازنشر محتوای کهن ترافیک تارنما افزایش ترافیک افزایش بازدید سایت با وجود فیل*ترینگ تلگرام، کماکان این پیام رسان می تواند بازخورد احسان برای شما داشته باشد. بنابراین اگر محتواهای کهن خویش را ویرایش کردید، حتما لازم است که بازنشر مجدد آن را انجام دهید. این پیشه سبب افزایش بازدید سایت شما می شود و می توانید از محتوای آپدیت شده خویش استفاده بیشتری ببرید. * چیره دست ها بخوانند : اگر می خواهید محتواهای خویش را در شبکه های اجتماعی منتشر کنید، حتما پروا داشته باشید که یک متن نیز برای آن اضافه کنید و تنها لینک را منتشر نکنید! اضافه کردن یک روشنگری سبب می شود که مخاطب اغلب با این پست درگیر شود و در نهایت می توانید گواه افزایش نرخ کلیک یا CTR باشید! ۴٫ افزایش ترافیک سایت به کمک اینفلوئنسرها تقریبا در هر زمینه ای یک یا چند فرد تاثیرگذار یا به اصطلاح اینفلوئنسر وجود دارند که حرف و کلام آنها بر روی کسان بسیاری تاثیر می گذارد. حال فرض کنید یک اینفلوئنسر که با مخاطبان بالقوه سوداگری شما راز و شغل داشته باشد، شما و محتوایتان را به دیگران توصیه کند! چه اتفاقی می افتد؟ طبیعتا افراد زیادی با دیدن مثبت به سراغ محتوای شما خواهند آمد و این سبب افزایش شدامد تارنما شما می شود.
یکی از سؤالات همیشگی مدیران و بازایابان در صنایع مختلف، انتخاب استراتژی مناسب بازاریابی در وضعیتهای گوناگون کسبوکار است. استراتژیهای مشهور بازاریابی با توجه به وضعیت کسبوکار، استراتژی فشار (Push) و استراتژی کشش (Pull) نام دارند. استراتژی فشار در تعریف ساده بهمعنای تبلیغات اولیهی گسترده و شدید برای شناساندن محصول و کسبوکار است. استراتژی کشش پس از بلوغ نسبی کسبوکار بهمنظور برندسازی و جذب مشتریان بالقوه و تبدیل کردن آنها به مشتریان بالفعل انجام میشود.
بهعنوان مثالی از استراتژیهای گفتهشده، در حالت فشار شما با تبلیغات در انواع کانالهای تبلیغی، حضور خود را اعلام میکنید و خودتان را حتی به افرادی که تمایلی به محصول یا سرویس ندارند، معرفی میکنید. با این استراتژی شما به دنبال شناخته شدن بیشتر هستید. در استراتژی کشش شما از کانالهای جذبی مانند موتورهای جستجو برای هدایت مشتریان بالقوه به سمت محصول و سرویس خود استفاده میکنید. بهعبارتی در این حالت در حال افزایش اعتبار و ثابت کردن خودتان بهعنوان سرویسدهندهای قابل اعتماد هستید.
پس از شناخت تفاوت دو استراتژی مهم بازاریابی، نوبت به انتخاب مناسب آنها میرسد. کسبوکارها باید با شناخت مرحلهی حاضر در روند پیشرفت خود، یکی از این استراتژیها یا ترکیبی از آنها را برای بازاریابی انتخاب کنند. دیوید متزر، نویسندهی وبسایت entrepreneur و مؤسس آژانس بازاریابیSports 1، در مقالهای به تشریح فرایند انتخاب این استراتژیها پرداخته است که در این مطلب زومیت به آن اشاره میکنیم.
برای پیدا کردن بهترین ترکیب از این دو استراتژی، باید یک بررسی اولیه از وضعیت کسبوکار انجام داد. ابتدا دلایل استفاده از هریک از آنها را در وضعیت کنونی بررسی و سپس تأثیر هرکدام روی روند پیشرفت شرکت را مشخص کنید. در نهایت تواناییهایی موجود و مورد نیاز برای انجام این استراتژیها را مشخص کنید.
بازاریابی فشاری تلاش میکند مشکل مشتریان را حل کند. به بیان دیگر در این بازاریابی شما عنوان میکنید که به دنبال راهی برای حل کردن مشکلات مشتریان توسط محصول یا سرویس خود هستید. در این بازاریابی نیاز به استفاده از کانالهای خارجی مانند تلویزیون، اینترنت و ابزارهای تبلیغاتی دارید که قطعا هزینهبر خواهند بود. ابزارهای مدرن همچون بازاریابی ایمیلی و استفاده از اینفلوئنسرها نیز ابزارهایی مفید برای این سبک هستند.
صرف نظر از ابزار مورد استفاده در بازاریابی فشاری، تمرکز روی سه سؤال شما را به نتایج دلخواه میرساند:
این سؤالها اساس بازاریابی شرکتی یا برند شخصی هستند که در صورت استفادهی صحیح از آنها، چشماندازی روشن از مسیر بازاریابی محقق خواهد شد. این چشمانداز باعث شتاب گرفتن روند کاری میشود و پس از آن، نوبت به استراتژی کشش یا استراتژی دفاعی میرسد.